از آن روز که رفته ای
کارت شارژها را سیگار می خرم
و با خیابان حرف می زنم
همین طوری پیش برود
گوشی را هم باید بفروشم کفش بخرم
92 sms cigaro tanhayi esfand
سیگار دیگه آرومم نمی کنه
یه مسکن قوی می خوام
بوی تو … آغوش تو … تو …
اس ام اس سیگار و تنهایی اسفند 92
92 sms cigaro tanhayi esfand
ته سیگار هایم پوکه های خاطرات است
که شلیک می کنم وسط مغزم
می کشد مرا
اما شاید تو را فراری دهداز ذهنم
همه را خطا زدم
پاکت بعدی خشابی دیگر …
اس ام اس سیگار و تنهایی اسفند 92
92 sms cigaro tanhayi esfand
آنقدر سیگار می کشم
تا تلخی سیگار
شیرینیِ تو را از خاطرم ببرد
اس ام اس سیگار و تنهایی اسفند 92
92 sms cigaro tanhayi esfand
یادته می گفتی یک نخ روشن کن دوتایی بکشیم ؟
از وقتی رفتی به یادت تمام سیگار ها رانصفه می کشم
اس ام اس سیگار و تنهایی اسفند 92
92 sms cigaro tanhayi esfand
گفت : اینقدر سیگار نکش می میری
گفتم : اگه نکشم می میرم
گفت : اگه بکشی با درد می میری
گفتم : اگه نکشم از درد می میرم
گفت : هوای دودی جلوی درد رو نمی گیره
گفتم : هوای صاف جلوی مرگو می گیره؟
نگاهم کرد و گفت : بکش …
اس ام اس سیگار و تنهایی اسفند 92
92 sms cigaro tanhayi esfand
با یک گریه ی مشترک
یک لیوان چای انفرادی و یک نخ سیگار
که دل کشیدنش را ندارم
جنون امشب را شروع می کنم
صبح دوباره همان آدم سابق می شوم
که به تمام دنیا صبح بخیر می گوید
اس ام اس سیگار و تنهایی اسفند 92
92 sms cigaro tanhayi esfand
سیگار روشنت را در جنگل خشک و آشفته روح من انداختی
بعد پرسیدی : مزاحمت که نشدم ؟
خندیدم و گفتم : نه اصلاً …
92 sms cigaro tanhayi esfand
بی تو نه شعر می چسبد نه مرور خاطره ها نه سیگار
من تو را می خواهم
می فهمی ؟
اس ام اس سیگار و تنهایی اسفند 92
92 sms cigaro tanhayi esfand
به ته سیگارهایتان احترام بگذارید
نیندازیدشان زیرپا
چرا آدم ها عادت دارند
هرکه به پایشان سوخت را می اندازند زیر پا ؟
اس ام اس سیگار و تنهایی اسفند 92
92 sms cigaro tanhayi esfand
سیگارت را پشت دست من خاموش کن
بگذار این داغ نشانی باشد
برای دیگر دل نبستن ها
اس ام اس سیگار و تنهایی اسفند 92
92 sms cigaro tanhayi esfand
سیگار بهانه است
و من باز عمیق تر پک می زنم
تا خاکستر کنم روزهای بر باد رفته ام را
اس ام اس سیگار و تنهایی اسفند 92
92 sms cigaro tanhayi esfand
کام اول و عمیق از سیگار
طعم قهوه گوشه دنج کافه
بوی برف که می بارید
و دست های که روی پیانو می رقصید
فرصت عاشقی کردن بود
جای تو خالی اما